
چکیده استاندارد ایزو 56000
این سند واژگان، مفاهیم بنیادی و اصول مدیریت نوآوری و پیادهسازی سیستماتیک آن را ارائه میدهد. این سند برای موارد زیر قابل کاربرد است:
الف) سازمانهایی که سیستم مدیریت نوآوری را پیادهسازی کرده یا ارزیابیهای مدیریت نوآوری انجام میدهند؛
ب) سازمانهایی که نیاز به بهبود توانایی خود در مدیریت مؤثر فعالیتهای نوآوری دارند؛
ج) کاربران، مشتریان و سایر ذینفعان مرتبط (مانند تأمینکنندگان، شرکا، سازمانهای تأمین مالی، سرمایهگذاران، دانشگاهها و مقامات عمومی) که به دنبال اطمینان از توانمندیهای نوآوری یک سازمان هستند؛
د) سازمانها و ذینفعانی که به دنبال بهبود ارتباطات از طریق درک مشترک واژگان مورد استفاده در مدیریت نوآوری هستند؛
ه) ارائهدهندگان آموزش، ارزیابی یا مشاوره در زمینه مدیریت نوآوری و سیستمهای مدیریت نوآوری؛
و) توسعهدهندگان استانداردهای مدیریت نوآوری و استانداردهای مرتبط.
1.2 این سند برای موارد زیر قابل استفاده است:
الف) تمامی انواع سازمانها، بدون توجه به نوع، بخش، سطح بلوغ یا اندازه؛
ب) تمامی انواع نوآوریها، مانند محصول، خدمت، فرآیند، مدل و روش، از نوآوریهای تدریجی تا رادیکال؛
ج) تمامی انواع رویکردها، مانند نوآوری داخلی و باز، نوآوریهای مبتنی بر کاربران، بازار، فناوری و طراحی.

این سند اصطلاحات و تعاریفی را مشخص میکند که برای تمامی استانداردهای مدیریت نوآوری و سیستمهای مدیریت نوآوری که توسط ISO/TC 279 توسعه داده شدهاند، کاربرد دارند.
ISO 56000 یک استاندارد بینالمللی است که توسط سازمان بینالمللی استانداردسازی (ISO) برای مدیریت نوآوری تدوین شده است. عنوان کامل این استاندارد ISO 56000:2020 – مدیریت نوآوری — اصول و واژگان میباشد. این استاندارد بخشی از سری استانداردهای ISO 56000 است که به سازمانها کمک میکند تا فرآیندهای نوآوری خود را به صورت مؤثر ایجاد و مدیریت کنند.
چند نکته کلیدی در مورد ISO 56000:
- اصول مدیریت نوآوری: این استاندارد مفاهیم و اصول اساسی مرتبط با نوآوری را توضیح میدهد و به سازمانها کمک میکند تا زبان مشترکی برای نوآوری ایجاد کنند.
- فرهنگ نوآوری: ISO 56000 بر اهمیت ایجاد فرهنگ سازمانی که از نوآوری حمایت کند تأکید دارد، از رهبری تا همکاری و یادگیری مستمر.
- فرآیند و استراتژی: این استاندارد برای سازمانها پایهای برای ایجاد فرآیندها و استراتژیهای ساختاری جهت تقویت نوآوری و افزایش قابلیتهای نوآوری آنها فراهم میآورد.
- راهنمایی برای استانداردهای آینده: ISO 56000 مبنای استانداردهای خاصتری است که در سری ISO 56000 به مدیریت فعالیتها، شاخصها و سیستم کلی مدیریت نوآوری پرداخته میشود.
با استفاده از اصول ISO 56000، سازمانها میتوانند تواناییهای خود را در نوآوری به صورت سیستماتیک بهبود دهند، ریسکهای مرتبط با نوآوری را مدیریت کنند و برتری رقابتی خود را در محیطهای تجاری سریع تغییر ارتقا دهند.
مزایای استقرار ایزو 56000 چیست؟
استفاده از استاندارد ISO 56000 در مدیریت نوآوری برای سازمانها مزایای متعددی دارد که میتواند به بهبود عملکرد و رقابتپذیری آنها کمک کند. برخی از مهمترین مزایای این استاندارد عبارتند از:
- تقویت فرآیندهای نوآوری:
- ISO 56000 به سازمانها کمک میکند تا فرآیندهای نوآوری خود را ساختارمند و سیستماتیک کنند. این کار باعث میشود که نوآوری به طور مستمر و در چارچوبی مشخص انجام گیرد.
- ایجاد فرهنگ نوآوری:
- با پیادهسازی این استاندارد، سازمانها میتوانند یک فرهنگ سازمانی حمایتی و خلاق ایجاد کنند که نوآوری را در تمامی سطوح ترویج دهد و از اشتباهات و شکستها به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنند.
- افزایش قابلیتهای رقابتی:
- با استفاده از چارچوبهای نوآوری موجود در ISO 56000، سازمانها قادر خواهند بود به سرعت نیازهای بازار و تغییرات محیطی را شناسایی و به آنها پاسخ دهند، که به تقویت جایگاه رقابتی آنها در بازار کمک میکند.
- مدیریت ریسکهای نوآوری:
- استاندارد ISO 56000 به سازمانها کمک میکند تا ریسکهای مرتبط با نوآوری را شناسایی، ارزیابی و مدیریت کنند و از این طریق احتمال شکستهای غیرمنتظره را کاهش دهند.
- استفاده از زبان مشترک:
- این استاندارد یک زبان مشترک برای مدیریت نوآوری ایجاد میکند که درک و همکاری را بین تیمها، بخشها و حتی سازمانهای مختلف تسهیل میکند.
- افزایش بهرهوری و کارآیی:
- با داشتن یک رویکرد منظم و مشخص برای نوآوری، سازمانها قادر خواهند بود منابع خود را به طور مؤثرتری تخصیص دهند و فرآیندهای نوآوری را بهبود بخشند.
- حمایت از تصمیمگیری بهتر:
- ISO 56000 بر تجزیه و تحلیل دقیق اطلاعات و ارزیابی مؤثرتر فرصتها و تهدیدهای بازار تأکید دارد، که به مدیران این امکان را میدهد که تصمیمات بهتری در زمینه نوآوری اتخاذ کنند.
- افزایش رضایت مشتری:
- با نوآوریهای مستمر و بهبود محصولات و خدمات، سازمانها میتوانند نیازها و انتظارات مشتریان را بهتر برآورده کرده و رضایت آنها را افزایش دهند.
در مجموع، پیادهسازی ISO 56000 میتواند به سازمانها کمک کند تا به طور مؤثری از نوآوری استفاده کنند، فرآیندهای خود را بهینهسازی کنند و در بازارهای رقابتی بهتر عمل کنند.
استقرار این استاندارد به چه صورت است؟
استقرار استاندارد ISO 56000 در سازمانها به یک فرآیند ساختاری و گام به گام نیاز دارد که شامل برنامهریزی، پیادهسازی، ارزیابی و بهبود مداوم است. در اینجا مراحل اصلی استقرار این استاندارد توضیح داده شده است:
1. آمادهسازی و آگاهیبخشی
- آموزش و آگاهیبخشی: ابتدا باید تمامی اعضای سازمان (بهویژه مدیران ارشد و تیمهای نوآوری) نسبت به اهمیت استاندارد ISO 56000 و مزایای آن آگاه شوند. آموزشهای لازم در مورد مفاهیم نوآوری و اصول استاندارد به کارکنان داده شود.
- بررسی نیازها و وضعیت فعلی: ارزیابی وضعیت فعلی سازمان در زمینه نوآوری و شناسایی نقاط قوت و ضعف ضروری است. این مرحله به سازمان کمک میکند تا شکافها و فرصتها را شناسایی کند.
2. تعریف استراتژی نوآوری
- تعیین اهداف نوآوری: باید اهداف استراتژیک سازمان در زمینه نوآوری مشخص شود. این اهداف باید با چشمانداز و مأموریت کلی سازمان هماهنگ باشند.
- تدوین برنامههای نوآوری: ایجاد برنامههایی برای دستیابی به اهداف نوآوری. این برنامهها باید شامل فرآیندها، منابع و ابزارهای مورد نیاز برای نوآوری باشند.
3. پیادهسازی فرآیندهای نوآوری
- ایجاد فرآیندهای نوآوری: سازمان باید فرآیندهای خاصی برای شناسایی، ارزیابی، توسعه و پیادهسازی ایدههای نوآورانه ایجاد کند. این فرآیندها باید شفاف و قابل اندازهگیری باشند.
- ایجاد تیمها و منابع نوآوری: تشکیل تیمهای اختصاصی نوآوری و تخصیص منابع مورد نیاز برای این تیمها از جمله وقت، بودجه و ابزارهای لازم.
- تقویت فرهنگ نوآوری: ترویج فرهنگ نوآوری در سطح سازمانی و ایجاد فضایی که در آن کارکنان بتوانند آزادانه ایدههای جدید خود را مطرح کنند.
4. ارزیابی و سنجش عملکرد
- مقیاسگذاری و ارزیابی نتایج: استفاده از شاخصها و معیارهای عملکرد برای ارزیابی پیشرفت در پیادهسازی نوآوری و دستیابی به اهداف.
- بازخورد و اصلاحات: جمعآوری بازخورد از کارکنان، مشتریان و سایر ذینفعان در مورد فرآیندها و نتایج نوآوری. این بازخورد میتواند به بهبود مداوم کمک کند.
5. بهبود مداوم
- تحلیل و بهینهسازی: پیادهسازی فرآیندهای بهبود مداوم برای ارتقای کارایی و اثربخشی سیستمهای نوآوری در سازمان. این فرآیند ممکن است شامل اصلاحات در فرآیندها، برنامهها و استراتژیهای نوآوری باشد.
- ارتقاء همزمان با تغییرات بازار: پیادهسازی و بهبود فرآیندها باید بهطور مداوم با تغییرات محیطی و نیازهای بازار همراستا باشد.
6. مستندسازی و گزارشدهی
- مستندسازی فرآیندها: تمامی فرآیندها، اقدامات و نتایج مرتبط با نوآوری باید بهطور کامل مستند شوند تا امکان ارزیابی، نظارت و گزارشدهی فراهم باشد.
- گزارشدهی به مدیران ارشد: ارزیابیهای دورهای و گزارشهای مربوط به وضعیت نوآوری و دستاوردهای آن باید به مدیران ارشد سازمان ارائه شود.
7. گواهینامه و اعتبارسنجی (اختیاری)
- اگر سازمان بخواهد که فرآیندهای نوآوری خود را به صورت رسمی تأیید شده توسط ISO دریافت کند، میتواند اقدام به دریافت گواهینامه استاندارد ISO 56000 از یک سازمان معتبر انجام دهد.
- در این مرحله، ممیزیهای داخلی یا خارجی برای ارزیابی انطباق با استاندارد و تأسیس اعتبار انجام میشود.
نکات کلیدی برای موفقیت در استقرار:
- تعهد رهبری: رهبری سازمان باید به طور کامل از فرآیند نوآوری حمایت کرده و منابع لازم را تخصیص دهد.
- همکاری تیمی: همکاری میان تیمها و بخشهای مختلف سازمان برای ایجاد یک سیستم نوآوری موفق و یکپارچه ضروری است.
- مشارکت کارکنان: کارکنان باید در فرآیند نوآوری مشارکت فعال داشته باشند و از آنها خواسته شود که ایدهها و نظرات خود را بیان کنند.
- انعطافپذیری: سازمانها باید آماده باشند که فرآیندها و استراتژیهای خود را بر اساس شرایط و بازخوردها بهطور مستمر تغییر دهند.
با دنبال کردن این مراحل و اجرای مؤثر آنها، سازمانها میتوانند استاندارد ISO 56000 را بهطور موفقیتآمیز در فرآیندهای خود پیادهسازی کنند و بهرهوری، نوآوری و رقابتپذیری خود را بهبود دهند.
سری استاندارد 56000
سری استاندارد ISO 56000 مجموعهای از استانداردهای بینالمللی است که به مدیریت نوآوری و فرآیندهای مربوط به آن اختصاص دارد. هدف این سری از استانداردها، پشتیبانی از سازمانها برای توسعه، استقرار، ارزیابی و بهبود سیستمهای مدیریت نوآوری است. استانداردهای این سری میتوانند به سازمانها کمک کنند تا نوآوری را به عنوان یک فرآیند ساختاریافته و قابل مدیریت در نظر بگیرند.
استانداردهای سری ISO 56000:
سری استاندارد ISO 56000 شامل مجموعهای از مستندات است که هرکدام به جنبههای مختلف مدیریت نوآوری میپردازند. برخی از مهمترین استانداردهای این سری عبارتند از:
- ISO 56000:2020 – Innovation management — Fundamentals and vocabulary:
- این استاندارد به اصول، مفاهیم پایه و واژگان مرتبط با مدیریت نوآوری میپردازد. هدف آن ایجاد یک زبان مشترک برای نوآوری است تا سازمانها بتوانند فرآیندهای نوآوری خود را بهتر درک و مدیریت کنند.
- ISO 56002:2019 – Innovation management — Innovation management system — Guidance:
- این استاندارد راهنماییهایی برای پیادهسازی و استقرار یک سیستم مدیریت نوآوری در سازمانها ارائه میدهد. در این استاندارد، فرآیندهای کلیدی نوآوری، از جمله شناسایی فرصتها، ایجاد ایدههای نوآورانه و پیادهسازی آنها، بررسی و بهبود مستمر توضیح داده میشود.
- ISO 56003:2019 – Innovation management — Tools and methods for innovation partnership:
- این استاندارد به ابزارها و روشهای مدیریت همکاریهای نوآورانه و مشارکتهای نوآوری میپردازد. این فرآیندها میتوانند شامل همکاری با شرکای تجاری، دانشگاهها یا حتی مشتریان برای توسعه نوآوری باشند.
- ISO 56004:2020 – Innovation management — Innovation management assessment — Framework:
- این استاندارد به سازمانها کمک میکند تا عملکرد سیستمهای نوآوری خود را ارزیابی کنند. با استفاده از چارچوبهای ارزیابی نوآوری، سازمانها میتوانند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و مسیرهایی برای بهبود بیشتر پیدا کنند.
- ISO 56005:2020 – Innovation management — Tools and methods for portfolio management of innovation:
- این استاندارد به روشها و ابزارهای مدیریت پورتفولیوی نوآوری میپردازد. پورتفولیوی نوآوری به مجموعهای از پروژههای نوآورانه اطلاق میشود که به طور همزمان مدیریت میشوند تا بهترین نتیجه را برای سازمان به همراه داشته باشند.
- ISO 56006:2020 – Innovation management — Metrics and measurement of innovation performance:
- این استاندارد روشها و شاخصهای اندازهگیری عملکرد نوآوری را بررسی میکند. ارزیابیهای دقیق میتوانند به سازمانها کمک کنند تا اثربخشی فرآیندهای نوآوری خود را اندازهگیری کنند و بهبودهای لازم را اعمال کنند.
- ISO 56007:2020 – Innovation management — Knowledge management:
- این استاندارد به مدیریت دانش در فرآیندهای نوآوری اختصاص دارد. مدیریت صحیح دانش میتواند به سازمانها کمک کند تا ایدهها و تجربیات ارزشمند را به طور مؤثر به اشتراک بگذارند و از آنها بهرهبرداری کنند.
اهمیت سری ISO 56000:
- ایجاد یک رویکرد یکپارچه و سیستماتیک برای نوآوری: این سری از استانداردها به سازمانها کمک میکند تا نوآوری را به عنوان یک فرآیند ساختاریافته مدیریت کنند.
- بهبود قابلیتهای نوآوری: استانداردهای ISO 56000 ابزارها، روشها و رویکردهایی را برای بهبود فرآیندهای نوآوری در اختیار سازمانها قرار میدهند.
- ارزیابی و بهبود مستمر: استفاده از استانداردهای این سری، سازمانها را قادر میسازد تا به طور مداوم عملکرد نوآوری خود را ارزیابی کرده و اقدامات لازم را برای بهبود آن انجام دهند.
سری ISO 56000 به سازمانها کمک میکند تا نوآوری را در تمامی سطوح و بخشها ادغام کرده و از آن برای پیشرفت و بهبود مداوم استفاده کنند.
چرخهPDCA
چرخه PDCA (Plan-Do-Check-Act) یک ابزار مدیریتی است که برای بهبود مستمر فرآیندها استفاده میشود. در استاندارد ISO 56000 که به مدیریت نوآوری میپردازد، از این چرخه به منظور بهبود مستمر در فرآیندهای نوآوری و ایجاد یک سیستم نوآوری مؤثر بهرهبرداری میشود. در ادامه، هر مرحله از چرخه PDCA در چارچوب مدیریت نوآوری در ISO 56000 توضیح داده میشود:
1. Plan (برنامهریزی):
در این مرحله، سازمان باید اهداف نوآوری خود را تعیین کرده و برنامهها و استراتژیها را برای دستیابی به این اهداف تدوین کند. این برنامهریزی شامل:
- شناسایی فرصتهای نوآوری در بازار یا صنعت.
- تحلیل نیازهای مشتریان و تحولات بازار برای ایجاد نوآوریهای مؤثر.
- تعیین منابع مورد نیاز برای انجام فرآیندهای نوآوری (مانند زمان، بودجه، افراد و تکنولوژی).
- تدوین فرآیندها و ابزارهای نوآوری که باید برای توسعه و پیادهسازی ایدهها استفاده شوند.
هدف این مرحله این است که سازمان یک نقشه راه منسجم و قابل اندازهگیری برای نوآوری طراحی کند.
2. Do (انجام):
در این مرحله، سازمان باید برنامهها و استراتژیهای تدوین شده را اجرا کند. این مرحله شامل:
- پیادهسازی فرآیندهای نوآوری که در مرحله برنامهریزی طراحی شدهاند.
- توسعه و آزمایش ایدهها و پروژههای نوآورانه.
- همکاری بین تیمها و جذب ایدههای جدید از منابع مختلف (کارکنان، مشتریان، شرکا).
- پیادهسازی فعالیتهای نوآوری و در نهایت آغاز به تولید و تجاریسازی محصولات یا خدمات جدید.
هدف این مرحله این است که برنامهریزیها به صورت عملی اجرا شوند و نتایج اولیه نوآوریها بهدست آیند.
3. Check (بررسی):
در این مرحله، سازمان باید نتایج حاصل از فرآیندهای نوآوری را ارزیابی و مقایسه کند. این مرحله شامل:
- ارزیابی عملکرد نوآوریها با استفاده از شاخصها و معیارهای از پیش تعیین شده.
- بررسی انطباق نتایج با اهداف و برنامهریزیهای قبلی.
- شناسایی انحرافات یا مشکلات موجود در فرآیندها.
- جمعآوری بازخوردها از ذینفعان (کارکنان، مشتریان، شرکا) برای درک بهتر نقاط قوت و ضعف.
هدف این مرحله ارزیابی دقیق این است که آیا نوآوریها به اهداف خود دست یافتهاند و فرآیندها بهطور مؤثر عمل کردهاند یا خیر.
4. Act (اقدام):
در این مرحله، سازمان باید بر اساس نتایج ارزیابیها، اقدامات اصلاحی و بهبود مستمر را انجام دهد. این مرحله شامل:
- اقدام برای اصلاح و بهبود فرآیندها: اگر نتایج بررسیها نشان دهند که اهداف نوآوری به طور کامل محقق نشدهاند، باید اقدامات اصلاحی برای بهبود فرآیندها انجام شود.
- تعدیل استراتژیها و برنامهها: اصلاح و بهروزرسانی استراتژیها و برنامههای نوآوری بر اساس تجربیات و یادگیریهای بهدست آمده.
- انتقال نتایج یادگیری به سایر بخشها و تیمها برای ایجاد یک فرهنگ بهبود مستمر در سازمان.
- تقویت موفقیتها: برنامهریزی برای مقیاسگذاری و گسترش نوآوریهای موفق.
هدف این مرحله، اجرای اصلاحات و بهبود مداوم است تا فرآیندهای نوآوری به تدریج بهینه شوند و عملکرد سازمان ارتقا یابد.
چرخه PDCA در ISO 56000 به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود مستمر فرآیندهای نوآوری عمل میکند. این چرخه به سازمانها کمک میکند تا:
- به طور مداوم فرآیندهای نوآوری خود را ارزیابی و اصلاح کنند.
- از اشتباهات و شکستها به عنوان فرصتی برای یادگیری و بهبود استفاده کنند.
- نوآوریها را به صورت سیستماتیک مدیریت کنند و عملکرد سازمان را در طول زمان بهبود بخشند.
اجرای موفق چرخه PDCA در مدیریت نوآوری، سازمانها را قادر میسازد تا به نوآوری به عنوان یک فرآیند مداوم و قابل ارتقاء نگاه کنند که به بهبود کلی عملکرد و رقابتپذیری سازمان منجر میشود.
چرخه PDCA و استانداردهای ایزو
چرخه PDCA (برنامهریزی، انجام، بررسی و اقدام) به طور گستردهای در بسیاری از استانداردهای ISO کاربرد دارد. این چرخه یک ابزار مدیریتی کلیدی برای بهبود مستمر است که به سازمانها کمک میکند فرآیندهای خود را به طور مداوم ارزیابی و بهبود دهند. بسیاری از استانداردهای ایزو از این چرخه برای ایجاد یک سیستم پایدار و بهبود مستمر در فرآیندها استفاده میکنند.
برخی از استانداردهای ایزو که چرخه PDCA در آنها کاربرد دارد:
- ISO 9001 (مدیریت کیفیت):
- یکی از پرکاربردترین استانداردهای ایزو است که از چرخه PDCA به عنوان روشی برای بهبود مستمر کیفیت استفاده میکند. این چرخه در این استاندارد به سازمانها کمک میکند تا فرآیندهای کیفیت خود را پیوسته ارزیابی و بهبود دهند.
- ISO 14001 (مدیریت زیستمحیطی):
- این استاندارد برای سیستمهای مدیریت زیستمحیطی (EMS) از چرخه PDCA استفاده میکند تا سازمانها بتوانند تأثیرات زیستمحیطی خود را کنترل و بهبود دهند.
- ISO 45001 (مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی):
- در این استاندارد، چرخه PDCA برای شناسایی خطرات، ارزیابی ریسکها و بهبود مستمر در زمینه ایمنی و بهداشت شغلی استفاده میشود.
- ISO 50001 (مدیریت انرژی):
- این استاندارد برای مدیریت مصرف انرژی از چرخه PDCA استفاده میکند تا سازمانها بتوانند کارایی انرژی خود را بهبود دهند و هزینههای انرژی را کاهش دهند.
- ISO 27001 (مدیریت امنیت اطلاعات):
- در این استاندارد برای مدیریت امنیت اطلاعات، چرخه PDCA برای ارزیابی و بهبود مداوم اقدامات امنیتی استفاده میشود.
چرا چرخه PDCA در استانداردهای ایزو مهم است؟
- بهبود مستمر: چرخه PDCA به سازمانها کمک میکند تا فرآیندهای خود را به طور مداوم ارزیابی کرده و بهبود دهند.
- ساختار مشخص: با استفاده از این چرخه، سازمانها میتوانند به راحتی اهداف خود را تعیین کرده، نتایج را ارزیابی کنند و اقدامات اصلاحی را انجام دهند.
- انعطافپذیری: چرخه PDCA بهطور مؤثر در انواع مختلفی از سیستمهای مدیریتی ایزو اعمال میشود و به سازمانها کمک میکند تا به نتایج بهتری برسند.
در نتیجه، چرخه PDCA به عنوان یک رویکرد عمومی برای مدیریت فرآیندها و بهبود مستمر در بیشتر استانداردهای ایزو مورد استفاده قرار میگیرد و ابزاری قدرتمند برای دستیابی به اهداف مدیریتی در انواع مختلف سازمانها است.

استاندارد ایزو 56000 و SDGs
استاندارد ISO 56000، که به مدیریت نوآوری اختصاص دارد، به طور خاص با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) در ارتباط است. این استاندارد به سازمانها کمک میکند تا نوآوری را به عنوان یک فرآیند سیستماتیک و ساختاریافته در جهت پیشرفت و بهبود عملکرد خود مدیریت کنند. برخی از اهداف توسعه پایدار (SDGs) که بیشتر با ISO 56000 همراستا هستند، عبارتند از:
هدف 8: کار شایسته و رشد اقتصادی (Decent Work and Economic Growth)
- استاندارد ISO 56000 با ترویج نوآوری و ایجاد محیطهای کاری مبتنی بر نوآوری، به رشد اقتصادی پایدار کمک میکند. نوآوری میتواند به ایجاد مشاغل جدید، بهبود بهرهوری و توسعه صنایع مختلف منجر شود که همگی از اجزای این هدف هستند.
- همچنین، نوآوری باعث ایجاد فرآیندهای جدید و بهبود شیوههای موجود میشود که در نهایت به رشد اقتصادی پایدار و ایجاد فرصتهای شغلی کمک میکند.
هدف 9: صنعت، نوآوری و زیرساختها (Industry, Innovation, and Infrastructure)
- هدف اصلی ISO 56000، که مدیریت نوآوری را در سازمانها تسهیل میکند، با هدف 9 از SDGs که ترویج نوآوری، توسعه زیرساختها و تقویت صنعت است، ارتباط مستقیم دارد. این استاندارد به سازمانها کمک میکند تا نوآوری را به عنوان یک جزء حیاتی در فرآیندهای خود پذیرفته و توانمندیهای صنعتی خود را تقویت کنند.
- این هدف تأکید دارد بر ایجاد زیرساختهای نوآورانه، تحقیق و توسعه و فناوریهای جدید که به طور مستقیم با مفاهیم ISO 56000 مرتبط هستند.
هدف 12: مصرف و تولید مسئولانه (Responsible Consumption and Production)
- با پیادهسازی نوآوریهای مؤثر و توسعه فناوریهای جدید، ISO 56000 میتواند به مدیریت منابع بهینه و کاهش ضایعات در سازمانها کمک کند، که به نوبه خود به اهداف مصرف و تولید مسئولانه نزدیک میشود.
- نوآوری در محصولات و خدمات میتواند به بهبود پایداری محیطی، کاهش مصرف انرژی و منابع، و ایجاد فرآیندهای تولیدی کارآمدتر منجر شود.
هدف 13: اقدام برای مقابله با تغییرات اقلیمی (Climate Action)
- نوآوریها میتوانند به سازمانها کمک کنند تا راهحلهای نوآورانه برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی پیدا کنند. به طور خاص، توسعه فناوریهای سبز، مدیریت انرژی و کاهش آلایندگی در فرآیندهای تولیدی میتواند به کاهش اثرات منفی تغییرات اقلیمی کمک کند.
هدف 17: مشارکت برای اهداف (Partnerships for the Goals)
- ISO 56000 تشویق میکند که سازمانها برای دستیابی به نوآوریهای موفق از همکاری و مشارکت با دیگر سازمانها، شرکا و ذینفعان مختلف استفاده کنند. این موضوع به هدف 17 از SDGs که بر مشارکتها و همکاریهای جهانی تأکید دارد، مرتبط است.
هدف 4: آموزش با کیفیت (Quality Education)
هدف 4 از SDGs بر آموزش با کیفیت تأکید دارد و به دنبال تضمین دسترسی همه به آموزش با کیفیت، فرصتهای یادگیری و مهارتهای مورد نیاز برای زندگی و شغلهای آینده است. این هدف در ارتباط با ISO 56000 از جنبههای مختلف به چشم میآید:
- توانمندسازی کارکنان از طریق نوآوری: استاندارد ISO 56000 ترویج میکند که سازمانها فرهنگ نوآوری را در تمامی سطوح خود توسعه دهند. این به معنای بهبود و ارتقای مهارتها و قابلیتهای کارکنان است. با تمرکز بر نوآوری، سازمانها میتوانند آموزشهای لازم برای توسعه مهارتهای جدید را به کارکنان خود ارائه دهند.
- آموزش و یادگیری مداوم: نوآوری و توسعه مستمر در سازمانها نیاز به آموزش و یادگیری پیوسته دارد. پیادهسازی ISO 56000 به سازمانها کمک میکند تا سیستمهای نوآوری خود را به گونهای طراحی کنند که فرآیندهای یادگیری و بهبود مستمر در آنها گنجانده شده باشد.
- فرصتهای آموزشی برای جوامع و ذینفعان: استاندارد ISO 56000 میتواند باعث ایجاد فرصتهای آموزشی برای جوامع و ذینفعان خارجی (مانند شرکا، تأمینکنندگان، مشتریان و حتی عموم مردم) در زمینههای نوآوری و مدیریت آن شود.
هدف 16: صلح، عدالت و نهادهای قوی (Peace, Justice, and Strong Institutions)
هدف 16 از SDGs بر حکمرانی خوب، شفافیت، عدالت و مشارکت تأکید دارد. این هدف با ISO 56000 نیز ارتباط دارد:
- شفافیت و حاکمیت مؤثر در فرآیندهای نوآوری: استاندارد ISO 56000 از سازمانها میخواهد که فرآیندهای نوآوری خود را به طور سیستماتیک مدیریت کنند و شفافیت در این فرآیندها را فراهم آورند. این به معنای ایجاد فرآیندهای مدیریتی شفاف و پاسخگو است که میتواند به تقویت حاکمیت خوب و اعتماد عمومی کمک کند.
- مشارکت و همکاریهای نوآورانه: این استاندارد به سازمانها کمک میکند تا فرهنگ همکاری و مشارکت را ترویج دهند. در نتیجه، سازمانها میتوانند با دیگر شرکا و ذینفعان در پروژههای نوآوری مشارکت کرده و نهادهای قویتری برای پیشبرد اهداف توسعه پایدار ایجاد کنند.
- توانمندسازی نهادها و بهبود فرآیندهای حکمرانی: با ارتقای نوآوری در نهادها و سازمانها، ISO 56000 میتواند به تقویت نهادهای قوی و بهبود فرآیندهای حکمرانی کمک کند. نوآوری میتواند به ایجاد نهادهایی با کارکرد مؤثرتر و پاسخگوتر منجر شود که به تقویت عدالت و صالحیت در جوامع کمک میکند.
استاندارد ISO 56000 با ترویج نوآوری به عنوان یک فرآیند ساختاریافته و سیستماتیک، مستقیماً با اهداف مختلف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) همراستا است، به ویژه اهداف 4, 8، 9، 16,12، 13 و 17. از طریق تقویت نوآوری در سازمانها، این استاندارد میتواند به تحقق رشد اقتصادی پایدار، توسعه صنعت و زیرساختها، مصرف و تولید مسئولانه و مقابله با تغییرات اقلیمی کمک کند.